محمد هاشمی ، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام ، در خصوص چگونگی درگذشت آیت الله توسلی به خبرنگار عصرایران (asriran.com) گفت: براساس آیین نامه مجمع تشخیص ، هرکدام از اعضا می توانند در صورت تمایل ، قبل از شروع جلسه رسمی - که با تلاوت قرآن صورت می گیرد - در مورد مسائل روز به اظهار نظر بپردازند و صبح امروز نیز ، در حالی که آیت الله هاشمی رفسنجانی ،قصد اعلام شروع جلسه رسمی مجمع را داشت ، مرحوم توسلی دست خود را بلند کرد و گفتن قصد بیان چند جمله ای را دارد .
محمد هاشمی افزود: آیت الله توسلی در مورد قضیه اخیر اسائه ادب و توهین به بیت حضرت امام (ره) و حاج سید حسن آقای خمینی مطالب خود را آغاز کرد و در این باره نامه ای از حضرت امام (ره) که در سال 1361 نوشته شده بود ، قرائت کرد .
متن این نطق ناتمام که در مراسم تشییع آیتالله توسلی در اختیار خبرنگاران قرار گرفت، به این شرح است:
توسلی: امام (ره) این ملت را شناخت. با عرض تسلیت به پیشگاه مقام معظم رهبری و ملت عزیز لبنان و حزب الله در رابطه با شهادت عماد مغنیه و با تاسف از این که در ایام دهه فجر که (از روز ورود حضرت امام (ره) تا 22 بهمن روز خوشحالی ملت ایران است و همه به یاد امام (ره) بودند ) جای تاسف است که در چنین ایامی به بیت رفیع حضرت امام (ره) آن طور اهانت ها و تهمت ها و دروغ پردازی هایی شد که حتی رادیوهای بیگانه هم کلمات این سایت را نقل کردهاند، همانطور که حضرت عالی ( هاشمی)فرمودید ما نمی دانیم که چه کسی هست اما متوجه می شویم که یک دستی در کار است که بیت امام (ره) و شخصیت های مبارز اسلام را که به انقلاب دلبستگی داشتند ،آنها را از صحنه خارج کنند.
آقای حاج حسن آقا خمینی دو تا مطلب ذکر کرد که حالا از منشا آن هم من یک خوابی که ایشان دیده بودند را بگویم. حدود دو ماه قبل، بعضی از بزرگان اطلاع دارند، ایشان گفتند که من خواب دیدم امام (ره) به من فرمودند که : " حسن من را دارند از این خانه بیرون می کنند." گفتم: آقا چه کسی شما را از این خانه بیرون می کند؟ باز خواب دیدم دوباره که امام (ره) فرمودند: "حسن من را دارند از این خانه بیرون می کنند" تا سه مرتبه من این خواب را دیدم .
البته من نمی گویم که خواب حجت است اما گاهی خواب هایی است که انسان از آنها چیزهایی را متوجه می شود. من در کلمات حضرت امام (ره) مطالعه می کردم و دیدم که این پیش بینی را خود امام (ره) کرده است در تاریخ 23 ابان 61 : «این جانب هیچ گاه میل نداشتم و ندارم که درباره نزدیکان خود سخنی بگویم یا دفاع کنم. لیکن علاوه بر آنکه در پیشگاه مقدس حق (جل وعلی ) مقصر و مجرم هستم و از درگاه متعال است امید عفو و بخشش دارم و تمام سرمایه ام اعتراف به تقصیر و عذر از آن است و نزد مسلمانان و ملت عزیز نیز اعتراف به قصور ، تقصیر و از آنان امید عفو و طلب آمرزش دارم؛ اما درپیش گروه هایی و اشخاصی گناهانی نابخشودنی دارم( از نظر این گروهها) و احتمال قوی می دهم که پس از من برای انتقام جویی از من به بعضی از نزدیکان و دوستانم تهمت ها که من آن ها را ناروا می دانم ، بزنند و به آتشی که باید مرا بسوزانند آنان را بسوزانند و احیانا به صورت دفاع از من انتقام مرا از آنها بگیرند.»
این نامه ای است مفصل از امام (ره).
هاشمی : این نامه کجا است؟ آیا این نامه چاپ شده ؟
توسلی:بله، عین این نامه هست. البته این نامه مفصل است و من قسمتی از آن را خواندم.
هاشمی:این در صحیفه نور و این ها هم است؟
توسلی:در صحیفه امام(ره) هست، این نامه در وعده دیدار امام (ره) هست.
صانعی:در دو سه جا هست.
توسلی:این نامه در دو سه جا هست. شما ببینید آقای حاج حسن آقا یک مسوولیت دارد. نگهداری ...، موسسه تنظیم و نشر امام (ره) مربوط به ایشان است و اگر او نخواهد امام (ره) را حفظ کند و کلمات امام (ره) را نگهداری کند خوب چه کسی باید بکند؟
حاج حسن آقا یک کسی است که هم تولیت آستانه حرم امام را دارد و هم مسوول موسسه تنظیم و نشر آثار امام (ره) است.
خوب ، وقتی که نگاه می کند و می بیند که کلمات امام (ره) دارد طور دیگری معنا می شود. این وصیت نامه امام (ره) است. در بند ل وصیت نامه :
«وصیت برادرانه من در این آخرین قدم های آخر عمر بر قوای مسلح به طور عموم آن است که ای عزیزان که به اسلام عشق می ورزید بیدار باشید و هوشیار.
وصیت اکید من به قوای مسلح آن است که از مقررات نظام ، عدم دخول در احزاب و گروه ها و جبهه هاست. به آن عمل نمایید و قوای مسلح چه نظامی و انتظامی و پاسدار و بسیج و غیره اینها در هیچ حزب و گروهی وارد نشده و خود را از بازی های سیاسی دور نگه دارند، در این صورت می توانند، قدرت نظامی خود را حفظ کنند.
امام(ره) در آنجا می فرماید: به عنوان دفاع از من. ارزش های انقلاب، امام (ره) فقط به روضه خوانی و سینه زنی نیست و این ها نیست ... ارزش های انقلاب امام (ره) به آن چیزهایی است که امام (ره) از آنها خون دل می خورد، شما ببیند منشور روحانیت امام در سال 67 است.می فرماید که در 15 خرداد 42 مقابله با گلوله تفنگ و مسلسل شاه نبود که اگر این ها بود مقابله را آسان می نمود، بلکه علاوه بر آن گلوله حیله مقدس نمایی و تحجر بود. گلوله زخم زبان و نفاق و درویی که هزار بار بیشتر از باروت و سرب جگر و جان را می سوخت و می درید.عده ای مقدس نما واپس گرا همه چیز را حرام می دانستند خون دلی که پدر پیرتان از این دسته متحجر خورده است؛ هرگز از فشارها و سختی های دیگران نخورده است. امام (ره) آمد ارزش های انقلاب را که بگوید که تهمت نزنید ، دروغ نگویید، ریا نکنید.
من یک روز داشتم می رفتم در اتاق دیدم که مرحوم حاج احمد آقا با یکی از دوستان دارند صحبت می کنند و به ایشان می گویند که امروز خدمت امام (ره) نروید(ایشان هرروز خدمت امام (ره) می رفتند) ایشان گفتند که برای چه؟ حاج احمد آقا فرمودند: آیا شما درجایی صحبت کردید؟ ایشان گفت: بله، فرمودند که امام (ره) صحبت های شما را گوش کرده. شما در صحبت هایتان ظاهرا یک چیزهایی گفتید که مثلا گفتید امام (ره) خدمت امام زمان می رسد. فریاد امام (ره) بلند شد که این نسبت ها چه هست که به من می دهند . من هم یک فرد عادی هستم . چرا این حرف ها را به من نسبت می دهند؟ این حرف ها چه است که نسبت به من می زنند؟ شما خودتان در خاطرتان است.
هاشمی:این مساله چه بود آیا مساله سری است؟
توسلی:حالا نام ایشان را من چرا ببرم اگر خواستید من به طور خصوصی به شما می گویم.
هاشمی:حالا در مجمع که در حضور آقایان ایرادی ندارد؟
توسلی:عرض شود که آن چیزی که شما خودتان می دانید. آن سه نفری که آمدند و می خواستند بگویند که ما خدمت امام زمان (عج) می رسیم. شما واسطه بودید ، دونفر مرد بودند و یک خانم.
هاشمی:نه یک زن و شوهر بودند.
توسلی: به هر حال یک کتاب خطی هم آوردند و بردند و خدمت امام (ره) رسیدند و گفتند که ما خدمت امام زمان (عج) می رسیم، امام فرمود که من سه تا سوال دارم؟ اول این ها را از آقا سوال کنید و برای من بیاورید من با شما صحبت می کنم.
1-حادثه ربط حادث به قدیم برای من لاینحل مانده است؟
2-آن چیزی که من به آن خیلی علاقه دارم چه هست؟
3- و یک چیزی هم گم کرده ام که آن چه است؟
مقصود امام (ره) از آن گمشده است ...
هاشمی :ایشان به یک عکسی علاقمند بودند.
توسلی:بنا شد که بروند و خبر بیاورند، دو روز آمدند و سر سهراه به مرحوم حاج احمد آقا فرمودند که "برو ببین که چه می گویند". من متوجه نشدم که چه چیزی گفتند به مرحوم حاج احمد آقا. که وقتی برگشت امام (ره) فرمود و به ایشان گفت: "شیادها دست از این حرفهایتان بردارید و دنبال این شیادی ها نروید" برنامه امام (ره) این بود. نمی خواستند مردم را با این حرفها سرگرم کنند و حرف امام (ره) این بود.....
هاشمی اضافه کرد: آیت الله توسلی در ادامه در حالی که مطالبی را از قبل آماده کرده بود ، و با استناد به انها سخن می گفت ، مطلبی را از قول امام نقل کرد که بر اساس آن امام فرموده اند مبارزه و سختی ها برای پیروزی انقلاب ، فقط گلوله و سرنیزه نبود که اگر بود تحملش بسیار آسان تر بود بلکه زخم زبان ها و طعنه ها ، بسیار دردناک تر و جگر سوز تر از گلوله بود که آیت الله توسلی در بیان این سخنان باز هم به گریه افتاد و در حالی که بار دیگر ، سخن دیگری از امام درباره متحجران و مقدس نماها و واپسگراها را بیان می کرد در زمانی که به کلمه" واپسگراها" رسید از روی صندلی به پایین افتاد که بلافاصله دکتر ولایتی که در جلسه حاضر بود ، بر بالین وی حاضر شد و در همین زمان آمبولانس نیز به محل رسید و ایشان را به بیمارستان شهید شوریده منتقل کرد اما ساعتی بعد کسانی که همراه ایشان به بیمارستان رفته بودند خبر دادند که ایشان به لقاءلله پیوسته اند.